لابلای باران هم آلت است

شعر گفتیم و بی شعوری خواندنم

لابلای باران هم آلت است

شعر گفتیم و بی شعوری خواندنم

این پست موضوع ندارد

به مغزهای نعوظ کرده ی کمر گیر

به فکرهای پر و شلاق های شکم سیر

به لیسانسه های بی سواد و اساتید دلگیر

به شکم های خالی و جیب های هواگیر

به دست های ضربدری پشت کمر جوانهای جوگیر

به می نویسم این بار با چشم غلط گیر

به روزمان روزه گرفته است شب گیر

به افکار روشن فکری در دستان این فالگیر

به نفس های گرگ و گوسفندان نفس گیر

به گرفتن گیر دزد و دزدان دزدگیر

به گربه های موش و موش های موش گیر

به عشق های کشک و چشم های جن گیر

به دین مدرن و فریادهای گلوگیر

به بهمنی که عاقبت سیگار شد

به تمام همت ها که عاقبت دیوار شد

قسم  می خورم که روزی

چشمان آسمان آبی خواهد شد.

دیگر پنجره ایی آن سوی ابرها پیدا شد




م.مسکوت

نظرات 1 + ارسال نظر
نگین صداقت چهارشنبه 23 اسفند‌ماه سال 1391 ساعت 03:57 ب.ظ

با سلام به روزم وچشم به راه حضورتان

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد